كيانكيان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

دل نوشته هاي يه مامان عاشق

امانت الهی

دیشب کیان با یه چکش اسباب بازی دیوار ورودی اتاق خواب رو صفا داد. از ساعت 11 شب یه نیمساعتی بود که چکش رو به اینور و اونور میزد و من تلاش میکردم با بی توجهی یا پرت کردن حواسش بیخیال بشه اما نشد.... . داشتم مسواک میزدم شنیدم داره تو اتاق خواب میزنه به جایی فک کردم در کمده و چیزیش نمیشه. اومدم بیام تو اتاق که پرید جلوم با خنده که مامان نیای تو اتاقا که چشمتون روز بد نبینه با چه صحنه ای مواجه شدم. اینجور وقتهاست که همه روشهای تربیتی میره زیر سوال و تا یه داد حسابی نزنی انگار خیالت راحت نمیشه بشدت عصبانی شدم و از خجالتش دراومدم.شروع کرد به اشک ریختن و گریه و هر ترفندی برای سوزوندن دل من. انقد عصبانی شدم که گفتم امشب از کتاب خوندن قبل خواب هم...
23 ارديبهشت 1394
1